درست در روزی با فرزاد موتمن درباره سریال « نون و ریحون » کردم که همان شب فیلم «خداحافظی طولانی» او از شبکه آی فیلم پخش شد. تفاوت این کار و البته مجموعه فیلم هایی که ساخته است نشان می دهد که فرزاد موتمن به تجربه کردن ژانرهای مختلف علاقمند است. او کمدی را در سینما با فیلم «پوپک و مش ماشالله» تجربه کرد اما «نون و ریحون» نخستین تجربه او در ساخت یک سریال تلویزیونی بود که به دلیل فشردگی یک کار مناسبتی از آن خاطره خوشی ندارد؛ اما مخاطب از تماشای آن خاطره خوش دارد و همان زمان هم از این مجموعه استقبال شد. سریالی که به گفته موتمن یک نقد اجتماعی از جنس طنزهای گل آقایی است.
اگر بخواهم راستش را بگویم نه. گرچه خاطرات شیرین و تجربه های خوبی در این مجموعه از همکاری با عوامل به ویژه بازیگران خوب سریال داشتم؛ اما به دلیل اینکه فیلمنامه کامل در اختیار نداشتیم و فشردگی تولید سریال مناسبتی هم در پیش بود، خیلی اذیت شدم. به علاوه برخی حواشی که آن سال برای برخی شوخی های سریال پیش آمد دست به دست هم داد تا خاطره تلخی در ذهنم از این تجربه باقی بماند. البته سریال با استقبال خوبی از سوی مخاطب مواجه شد که همین مسئله کمی از تلخی خاطرات آن می کاهد و امیدوارم بازپخش آن هم بتواند کسانی را که آن سال این مجموعه را ندیدند، راضی کند
البته من چند تله فیلم برای تلویزیون کار کردم. اما درباره ساخت سریال اگر شرایط خوبی فراهم باشد و فیلمنامه و متن کامل در اختیار ما باشد و شتاب زدگی برای تولید سریال نباشد، دوست دارم باز هم سریال سازی را تجربه کنم وگرنه با متن و قصه ناقص و موانع آزار دهنده تولید نه کارگردان و عوامل می توانند کاری که دوست دارند را ارائه دهند و نه مخاطب از تماشای آن لذت می برد و رضایت خواهد داشت. به نظرم فرایند سریال سازی باید بهبود بیابد و برخی معضلات ساختاری و اداری آن حل شود تا بتوان در یک فضای امن و با آرامش خیال و بدون آشفتگی یک اثر نمایشی جذاب برای مخاطب تولید کرد. من در مصاحبه دیگری هم گفتم برای تولید یک سریال خوب به سه چیز نیاز داریم، وقت و فرصت کافی، سرمایه و بضاعت مالی و در نهایت متن و فیلمنامه خوب. بدون اینها نمی توان سریال خوب ساخت.
ببنید، وقتی یک اثر کمدی و طنز می سازیم باید بپذیریم که شوخی با برخی مسائل یا معضلات اجتماعی و سیاسی هم در آن وجود دارد. این شوخی ها البته برای نقد و در نهایت بهبود اوضاع است. به نظر من مشکل سریال های کمدی اجتماعی که برخی از آنها با انتقادات مشابه مواجه شدند، لزوما در جنس شوخی ها نیست، بلکه بیشتر به تحمل و نقدپذیری پایین ما در مواجهه با آن شوخی ها برمی گردد. در سریال های امروزی با برخی شوخی های سیاسی مواجه می شویم که خیلی مستقیم تر و بعضا تندتر از شوخی های نون و ریحون است؛ اما چون اکنون میزان نقدپذیری و تحمل اجتماعی بالاتر رفته کمتر با انتقاد یا خط قرمزها مواجه می شوند. من همیشه گفتم که یکی از ویژگی ها و مولفه های کمدی به ویژه کمدی های اجتماعی شوخی با سیاست است. اگر قرار است که از طریق طنز به نقد و اصلاح دست بزنیم، باید نقدپذیر باشیم. به هر حال طنز با درجاتی از برخورندگی همراه است و این عیبی ندارد. عیب اینجاست که برخی هر موقعیت کمیک یا شوخی کلامی را تفسیر سیاسی می کنند و دچار سیاست زدگی هستند و آن را به نقد سریال هم تعمیم می دهند
اتفاقا همین الان می خواستم به این مسئله اشاره کنم که این سوءتفاهم ها درباره لهجه هم وجود داشت، در حالی که لهجه یکی از ویژگی ها و مولفه های شخصیت پردازی است که در بسیاری از درام ها مورد استفاده قرار می گیرد، منتها یک خطای شناختی دراماتیک در این باره وجود دارد که فکر می کنیم چون از لهجه در یک کار کمدی استفاده شده، پس قصد بر تمسخر بوده است. در حالی که ما در اینجا نه با هجو که با طنز سروکار داریم و آن هم کمدی موقعیت که شخصیت پردازی در آن اهمیت دارد و لهجه به آن بعد و عمق می بخشد. به نظرم اینها دیگر نقد نیست. حساسیت های آسیب زا است که هم درک دقیق یک اثر نمایشی را مشکل می کند و هم امکان لذت بردن از تماشای یک سریال را از مخاطب می گیرد. اتفاقا من مراقب بودم که طنز ماجرا دچار لودگی و برخی لوس بازی های نمایشی نشود و در نهایت مخاطب از پس خنده بتواند به چالش های انسانی و اجتماعی که مطرح می شود، فکر کند. امیدوارم در نگاهی دوباره به «نون و ریحون» در بازپخش، نگاه و تحلیل درست تری از آن صورت بگیرد.
یک دلیل آن این است که ما به لحاظ زمانی، فرصت پردازش دراماتیک و موقعیت سازی نداشتیم و بار بیشتری از طنز ماجرا به سمت طنز کلامی سنگین شد. برای همین است که می گویم برای ساخت یک مجموعه تلویزیونی باید فرصت و مجال کافی داشت و شتابزدگی برای رساندن کار به پخش و آنتن، فرصت پردازش های دراماتیک را می گیرد. با این حال معتقدم طنز کلامی «نون و ریحون» به سمت یک طنز شنیداری صرف شبیه به طنزهای رادیویی نرفته و قصه پردازی کمک کرده تا سویه های کلامی طنز هم واجد یک پشتوانه تصویری و نمایشی باشد. ضمن اینکه معتقدم طنز کلامی آن از سنخ طنزهای مکتوب و چیزی است که آن را طنزهای گل آقایی می نامم. یعنی طنزی که در ذات آن نوعی نقد اجتماعی وجود دارد. به همین خاطر می توانم بگویم طنز «نون و ریحون» یک طنز «گل آقا»یی است.
مصاحبه: سید رضا صائمی برای وبسایت آیفیلم
بیشتر بخوانید:
خداحافظی طولانی؛ یک عاشقانه کارگری
امروز ببینید: حکایت عهدی که پابرجا نماند!
مشاهده و دانلود سریال نون و ریحون
/ س م